کدام مسئول را محاکمه کردهایم؟
ما هر روز سقوط میکنیم و میمیریم. فرسودهایم؛ خودمان، امکاناتمان و مدیریتمان. گرد مرده پاشیدهاند انگار در این سرزمین. عادت شده برایمان که هر چند هفته یا چند روز پروفایل مشکی کنیم و دولت به خانوادههای قربانیان تسلیت بگوید و هشت صبح فردا همهچیز را فراموش کنیم تا دوباره پلاسکویی فرو بریزد، سانچیای غرق شود، کرمانشاهی بلرزد یا هواپیمایی سقوط کند.
تسلیتها را که استوری کردیم و غرهایمان را که در گروههای تلگرامی زدیم، با توهم کنشگری و فعال اجتماعی بودن وجدانمان آرام میگیرد که وظیفه شهروندی خود را تمام و کمال انجام دادهایم و میرویم سراغ سوژه بعدی. روزنامهها و خبرگزاریهایمان هم که دنبال کلمات «قشنگ» برای تسلیتگویی هستند و اصلا یادشان میرود که هر حادثهای مسئولی دارد و وظیفه رسانه، در وهله اول، مطالبهگری و پیگیری حادثه است نه تسلیتگفتن.
خوشا به حال مدیران این کشور با چنین شهروندان و چنین رسانههایی! خیالشان آسوده است که دو روز دیگر انگار که نه خانی آمده و نه خانی رفته، همه درگیر سوژهای جدید برای بحث میشوند. در شرایطی که اوج کنشگری ما در پشت مانیتور لپتاپ و موبایلمان خلاصه میشود و رسانههایمان شدهاند منتشرکننده اخبار روابطعمومیها، انتظار حتی برای عذرخواهی مسئولان، بیجاست؛ چه برسد به استعفا و چارهاندیشی برای تکرار نشدن مشکلات.
از حادثه گریزی نیست اما در این نیز شکی نیست که با مدیریتی درست، میشد جلوی بسیاری از این حوادثی را که بر ما گذشت گرفت یا حداقل تلفات آن را کاهش داد. اگر در حوادث پیشین بجای نظارهگری، مطالبهگر بودیم و مسئولان را پای میز محاکمه (نه صرفا محاکمه قضائی) میکشاندیم، امروز خانوادههای کمتری داغدار عزیزانشان میشدند. هنوز هم هواپیماهای فرسوده زیادی داریم؛ هزاران ساختمان مثل پلاسکو در شهرها وجود دارد و بسیاری از زلزلهزدگان کرمانشاه همچنان سرپناه مناسبی ندارند و ما در عالم واقعیت (و نه در این فضای مجاز) مسئول کدامشان را محاکمه کردهایم؟
بدون دیدگاه